جنگ برای شکلگیری کریدور آمریکایی علیه ایران
28 خرداد, 1403نویسنده: مانی شورش، عضو بخش رسانه کودار
کریدور هند – خاورمیانه – اروپا
پیشتر در خصوص کریدور اقتصادی هند، خاورمیانه به اروپا گمانهزنیها وپیشبینیهای زیادی صورت گرفت. خصوصا برخی تحلیلگران تأکید کرد که این کریدور توسط آمریکا برای نخستین بار در سطح جهانی با موفقیت ایجاد شده و درصدد است که آن را بطور صددرصد اجرایی کند. این کریدور ترکیه را از بهرمندی از راه تجارت بزرگ جهانی توسط هژمونی جهانی، کنار گذاشته است و به همین دلیل خشمگین میباشد. ایران نیز بنا به برخی گفتهها بخاطر نزدیکی از طریق خلیجفارس به آن کریدور، تاحدی از آن منتفع میشود و یا تخمینزده میشود که منتفع شود. با این حال، ایران بخاطر تحریمهای بینالمللی، بسیار سخت است که منتفع گردد و بخاطر جنگ غزه و حمایت از یمن، مشغول برهمزدن این پروژه جهانی آمریکا است. اکنون باید دید که این کریدور پس از گذشت چندین ماه، با چه مشکلاتی روبرو است و آیا اهداف آن تحقق خواهد یافت یا اینکه آیا خاورمیانه و شرق دور همراه با آسیای کوچک مهیای پذیرش این تحولات هستند و کریدور شکل خواهد گرفت یا نه. باید دید که جنگ غزه و حملات یمن در دریای سرخ چه سنگ بزرگی سر راه این کریدور بینالمللی گذاشته است. تاوقتی که بخاطر بحران و جنگ ژئوپلتیک منطقه خاورمیانه به ناامنترین درجه رسانده شده و در آن حالت نگهداشته شود، تحقق این کریدور بسیار سخت است. آمریکا چنین مشکلاتی را نمیخواهد و شاید بخاطر جنگ غزه، ورق علیه او برگشته است.
مشکلات ژئوپلتیکی
پیشرفت کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با وجود گرمشدن روابط خلیج فارس و هند با برخی مشکلات روبرو شده است. این مشکلات به پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی، تأمین مالی و درگیریهایی در دریای سرخ و غزه مربوط میشود. هماکنون کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا IMEC)) در مراحل اولیه پیشرفت خود قراردارد و به دلیل جنگ غزه که مسیر کریدور از طریق فلسطین و کشورهای عربی را پیچیده کرده، بخاطر فقدان امنیت و گسترش جنگ اسراییل و اعراب با چالش روبرو است. در این میان، ترکیه و ایران میکوشند برسرراه آن کریدور سنگاندازی کنند.
به نوشته آدام لوسِنت برای وبگاه المانیتور، کریدور IMEC در حاشیه اجلاس گروه بیست و تنها یک ماه پیش از آغاز جنگ غزه، در دهم سپتامبر اعلام شد. کریدور مذکور هند را از طریق یک شبکه حملونقل دریایی و ریلی که از شبهجزیره عربستان و سرزمینهای اشغالی عبور میکند، به اروپا متصل خواهد کرد. هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ایالات متحده و چندین کشور عضو اتحادیه اروپا در جریان این اجلاس، تفاهمنامهای برای این کریدور امضا کردند.
بر اساس بیانیه کاخ سفید در مورد این کریدور، شبکه مذکور از یک مسیر شرقی بین هند و خلیج فارس و یک مسیر شمالی که خلیج فارس را به اروپا متصل میسازد، تشکیل خواهد شد. طبق گفته کاخ سفید، این کریدور علاوه بر مسیرهای دریایی، شامل یک خطآهن برای بخشهای زمینی و همچنین کابلهای برق برای اتصال دیجیتال و لولههایی برای صادرات هیدروژن پاک خواهد بود.
این کریدور هنوز در مراحل اولیه قرار دارد. طبق گزارشها، عربستان سعودی در زمان اعلام راهاندازی این پروژه متعهد به سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری در IMEC شد. از سوی دیگر، کاخ سفید در بیانیه خود درباره راهاندازی این کریدور اعلام کرد که مؤسسه تأمین مالی توسعه آمریکا به همراه هند برای «صندوق سرمایهگذاری زیرساختهای تجدیدپذیر»، تا ۵۰۰ میلیون دلار تأمین خواهد کرد.
به گفته محمد سلیمان، مدیر مؤسسه خاورمیانه، با وجود این تعهدات «هیچ تعهد مالی الزامآوری وجود نداشته» و پیشرفت چندانی در توسعه IMEC حاصل نشده است.
سلیمان در مورد پیشرفت IMEC به المانیتور گفت: «تلاشهای اولیه برای استانداردسازی اجزای زیرساخت مانند ریلهای راهآهن و اندازه کانتینرها برای اطمینان از عملیات روان در سراسر کریدور در حال انجام است».
جنگ غزه
جنگ غزه در همان اوایل از سوی آمریکا با هدف هموارسازی مسیر برای تحقق کریدور به راه انداخته شد، اما انتظارات آمریکا برآورده نشد و آنطور که اسراییل میخواست، تحولات بر طبق مراد آنها نیست. شیوههای عملکرد آمریکا و اسراییل در برخی موارد با هم در تضاد و تعارض است و هرکدام به منافع ملی خود میاندیشند، به همین دلیل در برخی موارد به بنبسترسیدهاند. درواقع اشغال غزه با مقوله عادیسازی روابط اسراییل با اعراب که تضمینکننده نقشههای آنها خاصه کریدور است، منافات دارد. غزه همیشه بزرگترین پتانسیل سرایتدادن جنگ به کل منطقه خاورمیانه را دارد. اسراییل خواهان کنترل کامل و محو حکومت فلسطینی است ولی آمریکا درصدد پیشروی کنترلشده و گامبهگام میباشد. این نقشه آمریکا با تندروی نتانیاهو همخوانی کامل ندارد. نمیشود اسراییل هم با اعراب روابط گسترده برقرار کند هم فلسطین را محو نماید. پس این یعنی ایجاد چالش در ساخت کریدور. رونمایی از IMEC همزمان با تلاشهایی برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی انجام گرفت؛ تلاشی که از سوی کاخ سفید حمایت میشد، اما وقوع جنگ غزه ضربه سختی به آن وارد ساخت. این همان خواست ترکیه و ایران است. کریدور درصورتی تحقق خواهد یافت که روابط میان اعراب و اسراییل حسنه شود زیرا غزه نقش کلیدی را دارد و قرار است کشورهای عربی مسیر خود را بسیار منتفع سازد. در این میان روی امارات و عربستان بسیار حساب شده است. امارات کاملا تسلیم است و یکی از سرسپردههای کامل سیستم جهانی میباشد که خیلی با آن کار دارند. محل بزرگترین تراکنشهای ترانزیتی جهان و منطقه است. بزرگترین بانکها در آنجا راهاندازی شدهاند. از طریق امارات بر تجارت و اقتصاد کل خاورمیانه و خاور دور تأثیر میگذارند. امارات حتی در کریدور ترکیه که از خلیجفارس شروع میشود، منتفع گشته است. ترکیه نمیتوانست از حضور امارات چشمپوشی کند هرچند رغبتی به آن ندارد، زیرا بدون آن کشور غیرممکن است. بزرگترین پایانه حملونقل ساحلی را دارد.
هم جنگ غزه خطرناک است و هم بازیگران مختلف نقشه کریدور دارای منافع متضاد هستند. آمریکا هرچقدر سعی میکنند که تضادها را کاهش دهد و پس از فیصله قضیه غزه، اوضاع را آرام سازد، نمیتواند. چالش بزرگ، جنگ غزه و منافع ملی اعراب است که ترکیه و ایران بر آتش آن دامن میزنند.
حملات دریای سرخ
یکی از آبراههای استراتژیک برای کریدور، دریای سرخ است که حوثیهای یمن با مشارکت ایران آن را ناامن کردهاند. تبعات جنگ غزه درواقع به دریای سرخ رسیده و خطرناکتر هم شده است مگر اینکه آتشبس طولانیمدت شکل گیرد. گویا آمریکا قصد دارد اسراییل را متقاعد سازد که برای مدتی جنگ غزه را متوقف سازند تا برنامههایشان را پیش ببرند، اما راست افراطی اسراییل خواستهای متضادی دارد. کاهش چشمگیر ترافیک دریایی در آبراه استراتژیک دریای سرخ و کانال سوئز خسرانبار شده است. دفتر آمار ملی بریتانیا گزارش داد که از اواسط دسامبر تا اوایل آوریل، ترافیک کانال ۶۶ درصد کاهش یافته است. در ماه فوریه، عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر گفت که از ابتدای سال جاری، درآمد کانال سوئز تا ۵۰ درصد کاهش یافته است. به گفته برخی ناظران، کریدور IMEC که به عنوان جایگزینی برای کانال سوئز توصیف شده، به دلیل حملات حوثیها جذابیت بیشتری پیدا کرده است. طبق گزارشی که در ماه آوریل از سوی شورای روابط خارجی اروپا منتشر شد، «ساخت یک مسیر تجاری اضافی به افزایش تابآوری سیستم تجارت جهانی برای تحمل شوکهای غیرقابل پیشبینی مانند حملات اخیر حوثیها به خطوط کشتیرانی دریای سرخ کمک میکند». علاوه بر این، برخی از شرکتها به دلیل حملات دریای سرخ از مسیرهای تجاری زمینی و از طریق کشورهایی که در IMEC مشارکت دارند استفاده میکنند.
طرح کریدور هند به اروپا طوری است که هم راه زمینی دارد و هم دریایی. راه زمینی را با ساخت راهآهن سریع میسازند. این راه زمینی هنوز تا کاملشدن بسیار فاصله دارد لذا نمیتواند جایگزین مسیر دریای سرخ شود و حوثیها و ایران این را خوب میدانند لذا بر حملاتشان میافزایند. آمریکا پیبرده که تحقق کریدور برای او بسیار حیاتی است و کریدور IMEC تکمیلکننده کانال سوئز است تا رقیب آن. با اینحال لازم است که در سراسر کشورهای درگیر پروژه کریدور، زیرساختهای زمینی و دریایی فارغ از هر گونه بحران و جنگی، ادغام گردانده شوند.
چین
گذشته از جنگ غزه، موانع دیگری برای شکلگیری کریدور وجود دارد. چین و روسیه برای بیتأثیرساختن آن بشدت میکوشند. چین میکوشد که کشورهای عربی را در تجارت و مراودات اقتصادی همراه خود سازد و برای آمریکا ایجاد چالش کند. چین با راهکارهای خویش مبنی بر برقراری روابط تجاری با اعراب و توافقنامههایش میکوشد در تأمین مالی پروژه کریدور، مانعسازی کند. بنابراین توازن رقابت قدرت جهانی بین ایالات متحده و چین مشکل دیگری برای کشورهای حوزه خلیج فارس است. عربستان و امارات بخاطر سرسپردگی به آمریکا و سیستم جهانی و بر اثر تحریکهای آن سیستم، با کمربند و جاده ابریشم چین مخالفتهای نسبی و ضمنی دارند.
ترکیه
بنابراین تنها راه تحقق کریدور، برقراری ثبات همیشگی در خاورمیانه است. هم گسترش جنگ درغزه و هم در کردستان مانعساز میشود. لذا به ترکیه اجازه میدهند که در مناطق دفاعی مدیا به حمله علیه گریلا دست بزند، اما فعلا او را از حملات گسترده زمینی و هوایی به روژاوای کردستان بازداشتهاند. این امر یک جنبه تنبیهی برای اردوغان هم دارد که مخالف کریدور میباشد.
هند و امارات
ایجاد پایانههای حملونقل رشد تجارت در مسیر کریدور در بخش شرقی آن به هند و امارات واگذار شده است، اما هند با چین و پاکستان تنشهایی دارد. هر دو کشور به توافقی در ماه فوریه دست یافتهاند که طرحی شامل حملو نقل محمولههای کانتینری از هند به امارات را اجرایی کنند تا کریدور راهاندازی شود. پس پیبردهاند که تنها راه این است که بخشهای مختلف از کریدور بصورت مستقل از یکدیگر ساخته شود. «چه شبکههای ریلی باشد و چه اتصال دریایی، در حال حاضر، این مناطق کوچک اقتصادی و اتصال متقابل درون شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در حال ایجاد هستند». لذا آمریکا پیبرده که درصورتی که ساخت کریدور طبق برنامه پیش نرود و جنگ مانع آن شود، بهترین راه این است که هند و امارات استارت آن را بزنند و با افزایش ارتباطات اقتصادی دو جانبه، «استراتژی پوشش ریسک» را پیاده کنند. به همین دلیل هند روابط خود با کشورهای عربی خلیجفارس را تقویت میکند و حتی میکوشد با تقبل پروژه چابهار، زمینههای دسترسی به افغانستان را هم فراهم سازد. درواقع هند هم در رقابت با چین و پاکستان مشغول افزایش نفوذ خود در خاورمیانه است. در همین راستا، در ماه مارس، شرکت «دیپی ورلد» که یک اپراتور بندر مستقر در دبی است، برای ساخت یک ترمینال بزرگ کانتینری در استان گجرات هند، موفق به دریافت وامی به ارزش ۴۲۲.۲۳ میلیون دلار از دو تأمینکننده مالی هندی شد.
سیاست بازدارندگی آمریکا
مطابق آنچه گفته شد، آمریکا مشغول اجراییکردن سیاست بازدارندگی بخاطر جاریبودن جنگ در منطقه است که غزه و دریای سرخ را بشدت علیه کریدور درگیر کرده است. این تلاشها هنوز به نتیجه نرسیده مگر با توافق آتشبس در غزه. همچنین آمریکا برای تحقق تاریخی کریدور که در قرون معاصر بسیار حیاتی است، حاضر است در قبال یمن تغییر موضع دهد. پس راهحل دیپلماتیک با حوثیها را بهتر میشمارد.
تغییر برخی کشورها
چیزی که بسیار چندشآور است این است که ایران و ترکیه خیال میکنند با بروز جنگ غزه و مانعسازی در دریای سرخ، موفق شدهاند که نقشههای آمریکا و همپیمانانشان را برهم زدهاند. اما آنچه پیشبینی میشود و در رسانهها خیلی بازتاب ندارد، تلاش سیستم جهانی برای تغییر ژئوپلتیک در برخی مناطق خاورمیانه و کشورهای آن است. این تغییر در مرحله کنونی بشدت فلسطین، اردن و لبنان را تهدید میکند. در مرحلهای دیگر سوریه و روژاوای کردستان را در برنامه خود دارد. به همین دلیل بسیاری کشورهای عربی همکار در اتحادیه عربی اعلام کردند که مخالف تجزیه سوریه هستند. این تجزیه در برنامه طولانیمدت سیستم جهانی هژمونیک قراردارد. حتی ایلان ماسک هم به چنین تجزیههایی در برخی کشورها اشاره کرده است.
علیه ایران
هماکنون مهم این است که نه آمریکا و سیستم جهانی در رقابت با بلوک چین ، روسیه و ایران موفق به ساخت کریدور شدهاند و نه بلوک نامبرده توانسته بطور کامل مانعی برای مقاصد اقتصادی و هژمونیک آمریکا و همپیمانانش شود. هم جنگ غزه به مراحل خطرناکتری از پاکسازی رسیده که سکوت کشورهای عربی اصلیترین عامل آن است و هم فشارها علیه ایران تشدید شده است. این تشدید فشار بخاطر به عقبراندن ایران در ضدیتش با پروژه کریدور آمریکایی است. به همین دلیل اخیرا برخی کشورهای اصلی اروپا شدیدتر از آمریکا در بازی سیاسی خود علیه ایران اقدام کرده و طرحی را به شورای اروپا ارایه دادهاند. چهبسا پیروزی راستگرایان در انتخابات اروپا میتواند به پیشبرد سیاستهای آمریکا در قاره سبزه علیه ایران بیش از سابق بیانجامد. ایران هماکنون بخاطر انتخابات است که با یک توازن به ظاهر کمتلاطم به حیات خود ادامه میدهد، اگرنه اکثر کارشناسان و تحلیلگران به بروز بحرانهای بزرگتر و فروپاشی خصوصا اقتصادی هشدار میدهند.