
خیابان در دوره پیشبرد مقاومت برای زندگی و کارزار نه به اعدام، بسوی فاز نوین مبارزه
۲۱ دی, ۱۴۰۱تحلیل سیاسی کودار
اوضاع ایران روزبه روز بحرانیتر میشود. نباید شکی داشت که این کشور و نظام آن فراتر از بحران، در یک دوره کائوتیک قرارگرفته و خصلت کائوتیکبودن بدین معناست که مدتزمان آن طولانی نیست. هم نظام فاشیست ایران و هم خیزش خیابان بنا به خصایص این دوره پرالتهاب، فرصت زیادی ندارند. نظام به دنبال سرکوب کامل و خیابان به دنبال ورود به یک فاز متفاوت از خیزش میباشند. جامعه فراروی انتخاب یک شیوه سازماندهی نوین برای ادامه راه در خیابان با ایجاد تحول ساختارین و دمکراتیزهنمودن برای کسب آزادی است. گفتمان و موضوع غالب امروز، تداوم شیوه سازماندهی شبکهای – افقی یا متفاوت با آن، سازماندهی عمودی علیه نظام مرکزگرایانه حاکمیت میباشد. به دلیل اینکه تاکنون جامعه ایران خارج از حاکمیت مستبدانه دولت و حکومت، خویش دارای یک سیستم مختص به خود نبوده، امروز در کسب آن سیستم خودمحور و دمکراتیک با موانع بزرگی روبرو است و اساسا تمامی تقلاها و تکاپوهای امروز جامعه در خیابان، خارج از قدرت مستبدانه حاکمیتی، ایجاد یک ستنز نوین بصورت مدیریت خلقی خود جامعه است. وجود اپوزیسیون و حزب مستقل در ایران کماکان ممنوع است و در خارج نیز اپوزیسیون ایرانی و ملیتهای متکثر، پرتعدادند و با چندین دیدگاه، ایدئولوژی و رهیافت متفاوت و حتی متضاد، هماکنون بر انتخابگری خیابان در ایران و شرق کردستان فشار وارد میکنند.
اینکه نظام کنونی ایران فاسد و ظالمانه است و با بحران ساختارین وارد دوره کائوتیک شده، شکی نیست. هر کشوری وارد دوره کائوتیک گردد ناچار به ایجاد تغییر و تحول است، اگر نه جامعه تحمل فشار فوقبحرانها را ندارد و انفجارها به انحاء خطرناک روی خواهند داد. راهکار رژیم درمانده برای مهار خیزش خلقها با توسل به سرکوب و اعدام فاقد قدرت لازم جهت مهار نیروی به حرکت درآمده خیابان است. همگان باید به این خصلت جامعه نیرومند، اقرارکنند. خصلت بحرانزایی رژیم فاشیست به حدی رسیده که جامعه معترض را ناچار به انتخاب یک مسیر انقلابی نموده. دیگر شیوه حاکمیتی دیکتاتورانه قرن بیستمی در ایران غیرقابل تحمل گشته. فلذا جامعه در جستجوی انتخاب سوم است. بنابراین قیام خلقها به یک دوره مقاومت برای خلق زندگی آزادانه وارد شده. تدریجا شعار «مقاومت زندگیست» بر شعار «ژن، ژیان، آزادی» افزوده شده و کارزار «نه به اعدام؛ بله به دمکراسی» ماهیت مبارزه شکستناپذیر خیابان را نمایانده. لذا خیابان خیال عقبنشینی ندارد زیرا با خطر جامعهکُشی از سوی رژیم، روبرو است.
یک واقعیت انکارناپذیر این است که اجماع آزادیخواهان و دمکراسیطلبان جهان خارج از مواضع دول هژمونیک، تاثیرگذار گشته و حتی برخی سازمانهای مختلف را ناچار به واکنش حقوقی علیه رژیم ایران نموده.
هم اپوزیسیون خارج از کشور و هم خیابان در داخل با حساسترین انتخابهای خود روبروشدهاند. تداوم قیام با سازماندهی و اتحاد در خیابان در فاز نظمیافتهتری ممکن است ولی شیوههای سازماندهی و ماهیت آن هنوز بطور خاص مشخص نگشته. باید بر این واقعیت واقف بود که نظام فاشیست، هم قدرت و هم سازماندهی مرکزگرایانه دارد و تا تکتک سلولهای جامعه رخنه کرده، پس سازماندهی خیزشگران و یافتن نظم و دیسیپلین علیه آن قدرت فاسد یک ضرورت است اما به دلیل کثیرالمللهبودن، چندکانونهبودن سازماندهی خیابان شکل خاصی به خود گرفته. تا اینجای کار، خصوصیات شبکهای و افقی خیزش پاسخ داده، اما از این پس بایستی با اتکای بر پتانسیلهای موجود در بلوچستان، شرق کردستان، خوزستان و چندین منطقه بنیادین دیگر، سازماندهی نوین بیابد. این سازماندهی نه میتواند به شیوه شبکهای امروز خیزش در خیابان ادامه یابد و نه به شیوه مرکزگرایانه جنبش سبز در سال ۸۸ تاسی جوید. جنبش سبز در ۸۸ یک کانون واحد برای کل ایران تلقی میگشت و رهبریت واحد داشت. ولی امروز نه همانند آن جنبش میتوان بر یک کانون مرکزی سنتی اتکا کرد و نه بر شیوه شبکهای – افقی امروز اصرارورزید. زیرا نوگرا و متکثربودن ماهیت جنبش انقلابی یک ضرورت است.
اتکای مطلق بر شکل سازماندهی عمودی نیز به تنهایی کفایت نمیکند، لازم است تنوعات قشری و تودهای جامعه با کانونهای خویش، موج کانون اصلی سراسر ایران را تقویت نمایند اما با هویت خود جامعه نه صرفا اپوزیسیونی مرکزگرا. انقلاب معمولا از بینظمی بسوی نظم گام برمیدارد، سپس تحول صورت میگیرد، فلذا سازماندهی و اتحاد خیابان در سراسر ایران بر مفهوم نظم و هماهنگی و همدلی و حتی بر یک یا چند شعار بنیادین استوار میباشد. تنها راه هوشیارانه، حذرکردن از اشکال سازماندهی، اتحاد و مدیریت سنتی با خصلت تام مرکزگرایانه استبدادی است. امروز در محافل سیاسی و اپوزیسیونی و در بستر خیابان، برای نیل به آن اهداف جدال صورت میگیرد و خیابان در یک دوره پرتنش تمرین برای خودسازمانی بسرمیبرد و رژیم از همین هراس دارد. این بدان معنی است که لازم است «شیوه مدیریتی کثرتگرایانه» در پیش گرفته شود و یگانه رهیافت نیز دمکراتیزهکردن شیوه مدیریت خیزشها و جامعه است که معنایی جز دارابودن ذهنیت بنیادین خیزش با تشریح آن از طریق مفهوم دمکراسی دربرندارد.
در ایران، دهههاست رژیم راه سازمانیابی و داشتن حزب و سازمان مستقل را ممنوع و مسدود کرده. امروز نیز خیابان بر یک سازمانیابی واحد و عمودی مستقل از نظام حاکم تکیه ندارد. این تضاد، با انتخاب سوم خلقها یعنی مدیریتها و سازمانیابیهای ایالتی، ناهمخوان میباشد. داشتن سازماندهی ایالتی و منطقهای همچون بلوچستان و شرق کردستان در حین هماهنگی با سراسر ایران، امروز به یک لازمه گریزناپذیر انقلاب مبدل شده. پس نوعی مدیریت هماهنگ و متحد با توسل به استراتژی کلان لازم است اما به شیوههای سابق اتکای صرف بر سازماندهی عمودی و یا سازماندهی شبکهای – افقی، هر دو نمیتوانند به تنهایی پاسخگو باشند. بنابراین لازم است مدیریت هماهنگ و متحد اما دمکراتیک که به جوانب کثرتگرایانه جامعه نظر دارد، خیابان را علیه مرکزگرایی مستبدانه رژیم و برخی از جریانهای اپوزیسیونی شوون، به پیش برد.
خطسوم کودار، نه مرکزگرایانه عمودی صرف است و نه افقی ضداتحادگرایانه، بلکه بر قدرت تنوع جامعه بصورت سازماندهی دمکراتیک خودبنیاد استوار میباشد. این جدال خیابان در ایران و شرق کردستان علیه نظام فاشیست ایران و اپوزیسیون کلاسیک به عینه دیده میشود و باید به آن ارج نهاد. زیرا این جامعه به دنبال یافتن راه آزادانه و ارادهمندانه مدیریتی خویش است. تاکنون جامعه از سیستم خاص خود برخوردار نبوده، در سایه خصلتهای ضدمرکزگرایانه خیزش و جنبش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» این سیستم با مبارزات خیابان حاصل خواهد شد. این ویژگی در بطن خاورمیانه برای ایران یک شانس بزرگ است. برخی جریانات اپوزیسیون خارج از کشور امروز به دنبال ایجاد ائتلافهای خودمحور هستند و شیوههای مدیریتی مرکزگرایانه و کلاسیک را مجددا تحمیل میکنند. خیابان در ایران و شرق کردستان لازم است بدنبال آلترناتیو خود یعنی سیستمی دمکراتیک و متکثر برای خویش باشد که این خواست و اراده و آگاهی بطور جدی در وجود خیزشگران دیده میشود و جای بسی خوشحالی است. خط سوم کودار، جهت اینکه جامعه برای نخستینبار از سیستم خودمدیریتی دمکراتیک خارج از دایره ستمگرانه نظام حاکم و برخی جریانهای کلاسیک اپوزیسیون، برخوردارگردد، مبارزه میکند.
بنا به نیاز جامعه، تداوم خیزش انقلابی «ژن، ژیان، آزادی» با شعار «مقاومت زندگیست» در کارزار «نه به اعدام؛ بله به دمکراسی» امروز در سراسر ایران و شرق کردستان ادامه دارد. اتکای بر مشارکت زنان در خودمدیریتی جامعه خیزشگر و پیشبرد کارزارها یک تحول بزرگ در سایه خیزش پایدار در خیابان، حاصل شده. قراردادن جامعه در کانون تحولات و محورشدن آن در مدیریت، بصورت یک انقلاب فرهنگی قرن بیستویکم در ایران درآمده. جامعه این شانس را از دست نخواهد داد. تداوم مبارزه در خیابان و بصورت آکسیونهای تودههای حقوقبشری، روشنفکری، زنان، جوانان، حافظان محیطزیست، کارگران و بازاریان، معلمان، علمای دینی و سایر اقشار و سازمانهای مدنی یک وظیفه اخلاقی، سیاسی و انسانی در دوره کنونی میباشد. تداوم مبارزه تضمین کسب آزادیهای خیزشگران و جامعه تحت ستم میباشد.
جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کردستان(کودار)
۲۱ دی ۱۴۰۱/ ۱۱ ژانویه ۲۰۲۳