
ائتلافهای اسراییل علیه ایران
۱۱ فروردین, ۱۴۰۱رامتین صبا
منبع: روزنامه خیزش دموکراتیک
دانلود فایل پیدیاف «خیزش دموکراتیک»
تشکیل ائتلافهای چندجانبه اسراییل علیه ایران در منطقه خاورمیانه، خلیجفارس و اوراسیا ـ قفقاز یکی از نشانههای وجود یک راهبرد درازمدت برای تضعیف یا براندازی نظام ولایی است. پس از انعقاد پیمان موسوم به «ابراهیم» امروز بصورت گستردهتر بحث شکلگیری «ناتوی عربی ـ اسراییلی» در خاورمیانه با محوریت خصومت علیه ایران جدیتر شده است. این ائتلافها چندگانه و با محوریت برخورد قهرآمیز نظامی بصورت مدرن و نیز اتکای بر دیپلماسی نظامی صورت میگیرد.
پیمان ابراهیم
این پیمان طی بیانیه مشترک اسراییل، امارات متحده عربی، بحرین و ایالات متحده در ۱۳ اوت ۲۰۲۰ منعقد گشت که گذشته از خصومت علیه ایران، عادیسازی روابط اسراییل با کشورهای عربی هم بود. این پیمان به معنای پایان تدریجی و گامبهگام تحریم اسراییل برمبنای روابط سیاسی و اقتصادی از سوی کشورهای عرب است که اساسا به نحوی ائتلاف سیاسی، اقتصادی و نظامی علیه ایران نیز محسوب میگردد.
ائتلاف با اعراب
نشست سهجانبه میان سران مصر، امارات و اسراییل در دوم فروردین ۱۴۰۱ در شرمالشیخ درخصوص ایران برگزار شد. همچنین نشست دو روزه وزرای خارجه چهار کشور علبی مصر، مراکش،| بحرین، امارات با اسراییل و آمریکا در «النقب» در فروردین ۱۴۰۱ یک ائتلاف ضدتهران بود. بدنبال برگزاری این نشستها برخی رسانهها از تشکیل ناتوی عربی- اسراییلی برای تقابل با ایران دمزدند. مبحث احیای برجام برای اسراییل بیش از پیش اهمیت یافته لذا در پی واکنشهای گسترده جهت خنثیسازی پیامدهای ناگوار نظامی و امنیتی آن علیه خود است. بویژه مقوله حذف نام سپاه از فهرست تروریستی آمریکا موجب التهاب اوضاع سیاسی و امنیتی خاورمیانه گشته. همگرایی کشورهای عربی منطقه غرب آسیا علیه ایران که گرایش به همکاری با اسراییل دارد، میرود که نظم منطقه را بکلی تغییر دهد. سابقا و در سال ۱۹۸۱ «شورای همکاری خلیج فارس» درصدد تشکیل ناتوی عربی بود که یکسال بعد پروژه ایجاد نیروی زمینی مشترک ایجاد شد. هرچند ناتوی عربی – اسراییلی هنوز عملا و رسما شکل نگرفته، اما روند تمهیدات آن تسریع گشته. حضور مصر در کنار اسراییل مسئله را خطیر ساخته است. این ائتلافها دارای ابعاد امنیتی، نظامی، سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، تجاری و حتی اجتماعی هم هست که یک هدف کلی را نیز دربردارد که آن، تقابل با ایران میباشد. اگر در گذشته اسراییل در انزوای ناشی از خصومت اعراب قرارداشت، با این ائتلافها از مخمصه آن خارج گشته و دستی بازتر خواهد داشت. یک فضای خطرناک علیه ایران به میان خواهد آمد.
ائتلاف دیگر اسراییل، همکاری چنددههای با آمریکا و اروپا در قالب همگرایی با اعضای ناتو است و امنیت بنیادین اسراییل از ناحیه این ناتوی غربی حاصل گشته.
ائتلاف دیگر اسراییل، همسویی و همگرایی با کشورهای «ترکیه، آذربایجان و اوکراین» است که میتواند برای موجودیت و امنیت ایران به معنای نوعی حضور محاصرهکننده در قفقاز محسوب شود.
بنابراین ائتلافها با اعراب، اروپا ـ آمریکا و ترکیه ـ آذربایجان در کنار بکارگیری اقلیم کوردستان در چارچوب خط ائتلافی ترکیه، به نوعی تشکیل یک «هلال صهیونیستی اسراییل» بر ضد «هلال شیعی ایران» نمودمییابد. اخیرا دیدیم که ترکیه مجددا قصد بازآفرینی روابط خود با اسراییل را دارد و احیا هم گشته. در سال ۱۴۰۰ هم بالاگرفتن تنش میان ایران و آذربایجان را به عینه مشاهده نمودیم. همه اینها خبر از شکلگیری یک هلال امنیتی و نظامی علیه ایران میدهند.اساسا آمریکا برجام را در چارچوب همان اهداف احیا میکند با کمی تفاوت در زمینه منافع کلی اسراییل. هدف آمریکا کنترل ایران با استفاده از ابزاری موسوم به برجام است زیرا در سالهای گذشته مهار ایران از طریق تحریمها و فشارهای همهجانبه نظامی و سیاسی بصور مطلوب و کامل انجام نگرفت و چون امروز آمریکا گرفتار بحرانهای عدیده است، میکوشد با قیود برجام، ایران را ملزم به عقبنشینی به داخل مرزهای خود سازد کاری که در سابق نتوانست در عراق، سوریه، یمن، لبنان و غیره انجام دهد. فلذا یکی از اهداف احیای برجام، محدودکردن قدرت نظامی و سیاسی ایران به داخل مرزهای ایران است. تمامی اقدامات اسراییل و آمریکا بصورت ائتلافهای موزاییکوار در تقابل با ایران انجام میگیرد. حتی از سویی ترکیه هم همانند اسرائیل ائتلافهای جداگانهای متشکل از کشورهای ترکزبان و عربزبان همچو آذربایجان، عربستان، عمان، کویت و قطر را در تعمیق مناسبات خود علیه ایران به درون دایره قدرت منطقهای میکشاند. ایران در قدرتمندترین حالت و موضع فقط میتواند به نوعی موازنهسازی در برابر توافقات و ائتلافات ضد خود دست بزند که با وجود بحرانهای فراگیر در همه ابعاد داخلی، بعید به نظر میرسد، بنابراین تقابل خصومتبار ناچاری میگردد. هر روز امکان دارد که بخاطر تشدید تنازعات میان ایران و طرفین، توافقات و ائتلافهای منطقهای و جهانی بر ضد ایران به بعد نظامی و امنیتی کشیده شود که در آن صورت گریزی از جنگ رودرو نخواهد بود. اگرچه مشکل است چنین بعدی عملا به میان آید، اما ناممکن هم نیست. در آینده با رویکار آمدن جمهوریخواهان آمریکا احتمال تشدید بعد نظامی ـ امنیتی بسیار زیاد خواهد بود زیرا آمریکا در تمامی ائتلافها محوریت دارد. تنها شانس ایران این است که کشورهای عربی در همه دورههای زمانی در ائتلافهای چندگانه وضعیت متزلزل داشتهاند و در عین بیثباتی مستمر به خصومت علیه ایران ادامه دادهاند. تنها جنبه خطرناک این ائتلافها و همبستگیهای حاشیه خلیج فارسی و هلال اسرائیلی برای ایران، ایجاد بحرانهای مداوم اقتصادی، تجاری و مالی و ملتهبساختن اوضاع اجتماعی گرفتار نابسامان میباشد که اگر به فروپاشی کامل نیانجامد اما اهداف نظام سرمایه جهانی را تا حدی بجای میآورد.