
فواد بریتان: حمله به روستائیان بیدفاع بلوچ قابلقبول نیست
16 دی, 1400مصاحبه با فواد بریتان، رئیس مشترک «جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان(کودار)»
رامتین صبا/روزنامهنگار
اخیرا و در روز ۱۱ دی ۱۴۰۰ برابر با ۱ ژانویه ۲۰۲۲ زنجیره درگیریهایی در کورین واقع در بلوچستان رخ داد و قرارگاه قدس سپاه پاسداران با حملات توپخانهای و هوایی، روستای «شورو» در کورین بلوچستان را مورد هدف قرارداد. بازتاب این خبر در رسانهها بسیار گسترده بود و اعتراضات زیادی به دنبال داشت. بعد پراهمیت این قضیه، حمله بیرحمانه سپاه قدس به روستائیان محروم و فقرزده شورو بود. در این خصوص و همچنین اوضاع فقر معیشتی و امر سلب آزادیهای خلق بلوچ با «فواد بریتان»، رئیس مشترک «جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان(کودار)» مصاحبهای انجام دادیم که بصورت ذیل میباشد:
– درگیریهایی در ماههای اخیر در بلوچستان با نیروهای سپاه پاسداران ایران روی داد. درگیریها در روز ۱ ژانویه ۲۰۲۲ شدید بود و جنبه خطرناک آن، حمله توپخانهای بیرحمانه قرارگاه موسوم به قدس به روستای شورو از توابع کورین بود که در پی آن یک زن و فرزندش جانباختند، این شیوه از حملات را چگونه ارزیابی میکنید و خلق مظلوم بلوچ با چه تعدیاتی روبرو شدند؟
فواد بریتان: در روز ۱ ژانویه ۲۰۲۲ اخباری منتشر شد که گویا یک درگیری ۲۴ ساعته رخ داده و در رسانهها بازتابی گسترده یافت. مسئله جالبتوجه، حمله بیمحابای سپاه پاسداران فاشیست بویژه قرارگاه موسوم به «قدس» در منطقه سرجنگل و کورین دزاپ به روستائیان بیدفاع بلوچ بود که همانطور که در رسانهها و شبکههای اجتماعی بازتاب یافت، گویا یک زن و فرزندش جانباختهاند. نمیتوان در برهه کنونی که خلق بلوچ و سراسر ایران در فلاکت و فقر و فشار جانفرسا بسر میبرند، به آسانی از کنار این قضیه یعنی حمله بیرحمانه و سرکوب خلق محروم و ستمدیده بلوچ گذشت. سکوت در برابر آن هم اخلاقی نیست. هیچ دولت و نظامی حق ندارد با چنین جسارت فاشیستیای با تانک و توپ به یک روستا آن هم محرومترین روستا در بلوچستان که کاملا و عامدانه و سیستماتیک در فقر و فلاکت رهاشدهاند، حمله کند. درواقع چنان نیرویی اشغالگر و فاشیست، وقتی با این گستاخی و بیرحمی، روستایی چون شورو را مورد تعدی قرار میدهد، چهره خشن و سرکوبگرانه و بیرحم نیروهای آن اثبات میشود و جهانیان نیز متوجه آن شدند. آن زنجیره حملات حال در هر سطحی یک شیوه از کشتار و سرکوب علیه خلق بلوچ خاصه طایفه «شهبخش»ها در شمال بلوچستان بود. حمله به شورو اساسا تعدی به همه خلقهای ایران محسوب میشود، زیرا این ستمها در سراسر ایران رواداشته میشود و ممکن حملات مشابه آن فردایروز علیه سایر خلقها در مناطق دیگر ایران و شرق کوردستان هم تکرار گردد. لازم است تمامی آزادیخواهان و دموکراسیطلبان از هر خلق و ملتی این جنایات و سرکوبگریای را محکوم کنند تا باردیگر چنین حملات بیرحمانهای تکرار نشود و دولت به آسانی به اعمال فاشیستی خود دست نزند. موضع رسمی سازمان ما، کودار که یک سیستم مدافع حقوق و آزادیهای خلقهای ایران هستیم، این است که نباید خلق بلوچ را تنها و بیدفاع در چنگال نظام بیرحم رهاکرد. بایستی اعتراضات مدنی و سیاسی علیه حمله نظامیان به روستاها و سرکوب خلقها، افزایش یابد، خاصه در برهه کنونی که همه خلقهای ایران از فارس گرفته تا کورد و بلوچ در فقر و فشار مضاعف معیشتی و سلب کامل آزادیها بسر میبرند. اعاده حقوق دموکراتیک خلق بلوچ بدور از هرگونه خشونت و جنگطلبی و به شیوههای مسالمتآمیز حق خلق بلوچ است.
– واکنش خلق بلوچ را چگونه دیدید و حقوق دموکراتیک و آزادیهای خلق بلوچ امروز در چه سطحی پایمال میشود؟
ف. بریتان: واکنش خلق بلوچ در روزهای اخیر خاصه در مناطق طایفه شهبخشها قابلتحسین است. آنها علیه نظام سرکوبگر ایستادند. وقتی یک رژیم بیمحابا به روستائیان بیدفاع حمله کند، طبیعی است که واکنش خلقی چنین باشد و این حقشان است. خلق منطقه «سرجنگل» و «کورین« بنا به اخبار منتشر شده، علیه مراکز سرکوبگر سپاه پاسداران و پایگاههای آنها به خیزش برخاستند که یک حق طبیعی در قالب دفاع مشروع است. اتفاقا خلق بلوچ به اندازهای که محروم و ستمدیده است، به همان میزان آرام و آزادیخواه هم هست. فشار فقر و فلاکت و منع آزادیهای انسانی، موجب شده که در سالهای اخیر بیش از گذشته خلق بلوچ از هر قشری به مطالبه حقوق دموکراتیک خویش همت بورزد. خلق بلوچ هم بخاطر اینکه یک خلق است و هم بخاطر سنیمذهببودن با یک ستم مضاعف و فزاینده روبرو است. همیشه شمار اعدامها، بازداشتها و زندانیکردنها در بلوچستان بالا بوده. واکنش دمکراتیک خلق بلوچ به اینهمه فقر و ستمدیدگی کاملا طبیعی و برحق است و بایستی تا حصول آزادی و برقراری دموکراسی ادامه یابد.
– سطح فقر را در بلوچستان در چه سطحی میبینید؟ و راهکار رهایی و گذار از این اوضاع اسفناک معیشتی و سلب آزادیها، چیست؟
ف. بریتان: فقر و محرومیت از جانب نظام جمهوری اسلامی بصورت سیستماتیزه و برنامهریزی شده بر خلق بلوچ همانند سایر خلقهای ایران، تحمیل میشود. در واقع نوعی اعمال سیستماتیزه فقر در راستای سیاستهای آسمیلاسیون و نسلکشی فرهنگی در جریان است. نمیتوان نسبت به این قضیه بیتوجه بود، زیرا همه خلقها را در وضعیتی مشابه گرفتار ساختهاند. اگر به آمارهای رسمی و غیررسمی مختلف نگاهی بیاندازید متوجه میشوید که سیاستهای نظام ایران در راستای محرومیتزایی سیستماتیک در بلوچستان و شرق کوردستان است. برای مثال هر ساله اعلام میشود که مناطق شرق کوردستان و بلوچستان جزو مناطق محروم هستند. در ردهبندیها در بودجه سالانه، در پایینترین رتبه از لحاظ تخصیص بودجههای عمرانی و یا اختصاص سرانه بودجه به ازای هر فرد قرار دارند. برای سال ۱۴۰۰ اعلام شده که سرانه بودجه استانی به ازای هر فرد در استانهایی چون تهران بالای ۱ میلیون تومان است درحالی که در بلوچستان و استانهای شرق کوردستان کمتر از ۲۰۰ هزار تومان است. این امر فقط جنبههای معیشتی و فقر اقتصادی را در آن مناطق برای هر دو خلق بلوچ و کورد میرساند، درحالی که اگر ستم ملی و نسلکشی فرهنگی را بر این قضیه علاوه کنیم، میبینیم که نظام فاشیست در کنار آن فشارهای معیشتی، سیاستهای نسل کشی فرهنگی را نیز انجام میدهد که زندگی را برای خلقها خاصه اقشار بیدرآمد و مستمند، به حالتی دشوار درآورده. به اندازهای که فشارها از مرکز علیه بلوچستان افزایش یافته، آن خلق هم مبارزتر و پرتکاپوتر شدهاند. تنها راه رهایی از این فقر و فلاکتها، مبارزه خلق بلوچ با پشتیبانیهای سایر خلقهای ایران است.
– راهیافت و راهکار مشخص و حقیقی برای گذار از این وضعیت از نظر شما چیست و چه باید کرد و چه تحولاتی بایستی صورت گیرد؟
ف. بریتان: مسئله فراتر از این است که یک درگیری یا یک واکنش خلقی در مثلا فلان روز روی داده، مسئله، مسئله آزادی خلق بلوچ و همهی خلقهای ایران است. ایران و نظام حاکم آن حتی خود تحمل ادامه درازمدت این وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نخواهد داشت، چه رسد به خلقی چون بلوچ که این همه تحت فشار روند میلیتاریزاسیون قراردارد و روزانه در اوج بیرحمی سرکوب میگردد. آنچه برای رهایی کل ایران و خلقهای آن از وضعیت دهشتناک کنونی همچو یک راهکار ارائه میشود، همان مشمول خلق بلوچ هم هست. راه گذار سراسر ایران و شرق کوردستان، تغییر بنیادین ساختار موجود و تغییر آن به یک سیستم خلقی خودمدیریتی دموکراتیک مبتنی بر کنفدرالیسم از دید ما با اتحاد همه خلقهای آن است. امروز در ایران خلقها از فارس گرفته تا کورد و بلوچ و آذری و عرب از همان حق مسلم و انسانی محروم هستند. درحالی که خاورمیانه آبستن این همه تغییر و تحول دموکراتیک است، ایران نمیتواند از آن مستثنی باشد. اتفاقا خلقهای ایران در راس خیزشهای خاورمیانهای قراردارند و برای خیزش و انقلاب و کسب آزادی تلاش میکنند. این حقخواهی با حمله سپاه پاسداران به یک روستا و سرکوب و کشتار چند تن پایان نمییابد. پذیرش حق خودمدیریتی دموکراتیک برای خلقها خاصه بلوچ، بعنوان فرم سیاسی بلوچستان در چارچوب ایران دموکراتیک و آزاد، تنها راهکار است. اگر غیر از این باشد، تاریخ همه ما را نخواهد بخشید. یک خلق، کمبود نان و غذا را تحمل میکند، اما فقدان آزادی را هرگز. به همین دلیل راه دموکراتیزاسیون ایران و آزادی همه خلقهای آن، از آزادی و خودمدیریتی دموکراتیک خلقهای محروم و تحت فشار بلوچ و کورد میگذرد.
ما اطمینان داریم که در سایه مبارزات خلقی و تکاپوی مداوم نستوه همگانی، ایرانی دموکراتیک و بلوچستانی آزاد آن هم با اتحاد با خلقهای فارس و کورد و سایرین محقق خواهد شد و مبارزات خلقی سنگمحک آن میباشد. خودمدیریتی حق مسلم و برحق خلق بلوچ است و آن روز خواهد آمد.
– از اینکه وقتتان را در اختیارمان گذاشتید سپاسگذاریم.
ف.بریتان: من هم متشکرم. به امید آزادی همه خلقهای ایران.